فرجام خواهی حقوقی چیست؟

فرجام خواهی حقوقی چیست؟
رأی صادر شده از سوی دادگاه‌های حقوقی و کیفری بدون عیب نیست و حتی بعد از قطعی شدن نیز ممکن است دارای خطا باشد. به همین منظور قانون‌گذار برای اینکه حقوق طرفین دعوا ضایع نشود روش فوق العاده اعتراض به رای را در نظر گرفته است. یکی از روش‌های فوق العاده اعتراض به رأی محاکم، فرجام خواهی حقوقی است که می‌توان از این روش در صورت احراز شرایط لازم استفاده کرد. لذا در صورت وجود شرایط قانون آیین دادرسی مدنی و مراحل و جهات آن، این اعتراض قابل انجام خواهد بود. ما در این مقاله به توضیح مراحل و شرایط فرجام خواهی که یکی از موضوعات جذاب و در عین حال مهم رشته حقوق می‌باشد خواهیم کرد.
شرایط فرجام خواهی حقوقی چیست؟
فرجام خواهی حقوقی یکی از روش‌های فوق العاده اعتراض به رأی محاکم است. در صورتی می‌توان نسبت به رأی صادره درخواست فرجام خواهی کرد که شرایط مربوط به آن مهیا باشد. این شرایط عبارت‌اند از:
1. احکام و قرارها باید بر طبق قانون قابل فرجام خواهی باشند؛ طبق مواد ۳۶۷ و ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی میزان خواسته احکامی که از دادگاه بدوی صادر شده‌اند باید بیشتر از دو میلیون تومان باشد. علاوه بر آن باید در خصوص حکم، تجدیدنظر خواهی نشده باشد و حکم قطعی شده باشد.
2. در مورد اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث ،حبس و تولیت که صادر شده از دادگاه بدوی هستند، باید درخواست تجدید نظر در مورد آن‌ها داده نشده و حکم قطعی شده باشد.
3. قرار رد دادخواست یا ابطال دعوا، قرار سقوط دعوا یا اهلیت نداشتن یکی از طرفین که اصل حکم مربوط به آن قابل فرجام خواهی بوده و صادر شده از دادگاه بدوی بوده است، علاوه بر آن در مورد حکم، درخواست تجدید نظر داده نشده و قطعیت پیدا کرده است.
4. قرارهایی که از سمتِ دادگاه تجدید نظر در مورد ابطال یا رد دادخواست صادر شده‌اند، قرارهایی که از طرف دادگاه تجدید نظر در خصوص سقوط دعوی یا عدم اهلیت یکی از طرفین صادر شده‌اند، البته در صورتی که اصل حکم آن‌ها قابل فرجام خواهی باشند. در مورد احکام صادره از دادگاه تجدید نظر نیز،احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف قابل درخواست اعاده دادرسی هستند.
5. قرارها و احکام صادر شده در صورتی در دیوان عالی کشور نقض می‌شوند که منطبق بر اصول شرعی و قانونی نباشند و این امر باید برای شعب دیوان عالی کشور که تصمیم گیرنده در خصوص فرجام خواهی است، ثابت شده باشد.
دیوان عالی کشور
مرجع رسیدگی به فرجام خواهی حقوقی کجاست؟
بر اساس قانون، دیوان عالی کشور مرجع رسیدگی به دادخواست فرجام خواهی است. این دیوان بر اجرای صحیح قوانین نظارت دارد و در شعب خود بررسی می‌کند که آیا حکم مورد فرجام خواهی حقوقی، با موازین قانونی و شرعی مطابقت دارد یا نه.
اگر برای دیوان اثبات شود که حکم بر خلاف قانون و شرع است، آن را بعد از نقض کردن به مرجع صالح ارجاع می‌دهد. اما مرجع صالح از نظر دیوان عالی کشور کجاست؟ طبق ماده ۴۰۱ قانون آیین دادرسی مدنی، مراجع صالح بسته به علت نقض، عبارت‌اند از:
– دادگاه صادر کننده رأی مورد اعتراض؛
– شعبه‌ای دیگر از شعب دادگاه صادر کننده رأی؛
– شعبه‌ای که از نظر دیوان صالح است؛
– شعبه‌ای از نزدیک‌ترین دادگاه‌ها به دادگاهی که رأی را صادر کرده است.
جهات و دلایل فرجام خواهی حقوقی
طبق مواد ۳۷۱ تا ۳۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی، موارد و دلایل فرجام خواهی شامل موارد زیر هستند:
– اگر دادگاهی که رأی را صادر کرده برای رسیدگی، صلاحیت ذاتی نداشته و با این وجود در خصوص دعوی رسیدگی کرده و حکم صادر کرده باشد و یا صلاحیت محلی نداشته و در مرحله بدوی نسبت به این عدم صلاحیت محلی، ایراد شده ولی دادگاه توجه نکرده باشد.
– رای صادره مخالف موازین شرعی و مقررات قانونی شناخته شود.
– رعایت نکردن حقوق طرفین، اصول دادرسی و قوانین آمره تا جایی که تاثیر آن‌ها به اندازه‌ای باشد که حکم را بی‌اعتبار کنند.
– در مورد یک موضوع بین طرفین دعوا، بدون سبب قانونی، احکامی مغایر یکدیگر صادر شده باشد.
– بر اساس تحقیقات ناقص رأی صادر شده، به این صورت که رأی بدون توجه به دفاعیات و دلایل طرفین دعوا صادر شده باشد.
– اگر موضوع حکم صادر شده دعوای ناشی از قرارداد بوده و استنباط دادگاه مغایر با مفاد یا آیین‌نامه قرارداد یا سند بوده و بر طبق آن حکم صادر شده باشد.
– رأی بر اساس دلایل و اسنادی که یکی از طرفین ارائه داده‌اند صادر شده در صورتی که بی‌اعتباری این اسناد ثابت شده باشد.
چه احکامی قابل فرجام خواهی نیستند؟
موارد زیر، اگر چه از مصادیق احکام قابل فرجام مذکور در بندهای الف مواد ۳۶۷ و ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی باشند، غیر قابل فرجام خواهی هستند:
– به طور کلی حکم مالی صادر شده از دادگاه تجدید نظر که نتیجه آن مال یا اثر مالی باشد.
– حکم صادر شده از دادگاه بدوی با خواسته کمتر از بیست میلیون ریال.
– قراری که اصل دعوای آن‌ غیر قابل فرجام خواهی است.
– آراء مستند به اقرار قاطع دعوا، یعنی اقراری که قاطع دعوا است، به این صورت که قطع دعوای مطرح شده سبب صادر شدن قرار یا حکم خواهد شد. ولی در صورت قاطع بودن اقرار، اگر فرجام خواه ادعا کند که دادگاه یا قاضی صلاحیت رسیدگی را نداشته رأی قابل فرجام خواهی خواهد بود.
– اگر نظر کارشناس به‌صورت کتبی توسط طرفین دعوا منجر به صدور رأی و قاطع دعوا شود. مثلا اگر طرفین دعوا کتباً امضا کنند که نظر کارشناس را قبول می‌کنند و به آن اعتراض و فرجام خواهی نخواهند کرد، بعد از نظر کارشناس حق فرجام خواهی ندارند.
– حکمی که مستند به سوگند است و این سوگند منجر به اجرای حکم و قاطع دعوا باشد. سوگند سه نوع است:
سوگند بتی: اگر خواهان دلیل و سندی جهت اثبات ادعای خود نداشته باشد و خوانده منکر این ادعا شود، در این صورت ادعای خواهان با یک قسم از سمت خوانده ساقط خواهد شد.
سوگند تکمیلی: اگر خواهان در دعوای مالی شاهد کافی را نداشته باشد علاوه بر شاهد، با قسم نیز می‌تواند دلیل خود را تکمیل و ادعای خود را ثابت کند.
سوگند استظهاری: در دعوی علیه متوفی، در صورت اثبات اصل حق، برای اثبات بقای آن حق، خواهان باید سوگند بخورد که به آن سوگند استظهاری می‌گویند. (در میان این سوگندها فقط سوگند بتی غیر قابل فرجام خواهی است و در مورد دیگر سوگندها می‌توان درخواست فرجام خواهی داد.)
– آرایی که نسبت به آن‌ها حق فرجام خواهی ساقط شده است. به این صورت که اگر اصحاب دعوا بر اساس قراردادی حق فرجام خواهی خود را ساقط کنند، دیگر نمی‌توانند این درخواست را بدهند. ولی در این خصوص می‌توانند در مورد ‌عدم صلاحیت دادگاه یا قاضی، درخواست فرجام خواهی بدهند.
– حکمی که در مورد متفرعات دعوی و ضمن یا پس از رسیدگی صادر شود در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
– آرایی که بر اساس قوانین خاص قابل فرجام خواهی نیستند.
مهلت درخواست فرجام خواهی چقدر است؟
به طور کل برای افراد ساکن در ایران مهلت درخواست فرجام خواهی بیست روز و برای افرادی که در خارج از ایران مقیم هستند این مهلت از تاریخ انقضای مهلت تجدید نظرخواهی دو ماه می‌باشد. اگر دادخواست غیر این نوبت ارائه شود یا در دادخواست نقصی وجود داشته و در مهلت تعیین شده نسبت به رفع نقص اقدام نشود، قرار رد دادخواست توسط دادگاهی که دادخواست به آن تسلیم شده،صادر می‌شود و ظرف بیست روز، دادخواست دهنده می‌تواند در دیوان عالی کشور نسبت به این قرار شکایت کند.
اگر دادخواست فرجام خواهی کامل باشد، برای طرفین دعوا ابلاغ می‌شود و طرفین می‌توانند تا بیست روز در مورد آن پاسخ دهند. اگر در این بیست روز پاسخی دریافت نشود، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال خواهد شد.
چه کسانی می‌توانند درخواست فرجام خواهی بدهند؟
اما چه کسانی می‌توانند درخواست فرجام خواهی بدهند؟ بر اساس قانون اصحاب دعوا یا همان خواهان و خوانده، نماینده قانونی، قائم مقام آن‌ها و وکیل اصحاب دعوا می‌توانند درخواست فرجام خواهی را تقدیم دادگاه کنند.
اشخاص ثالث نمی‌توانند این درخواست را تقدیم کنند، زیرا در این مرحله دیوان عالی کشور به صورت ماهیتی در خصوص دعوا رسیدگی نمی‌کند.
تفاوت تجدیدنظرخواهی با فرجام خواهی چیست؟
فرجام خواهی یکی از روش‌های فوق العاده اعتراض به حکمی است که این حکم به وسیله دادگاه بدوی یا تجدیدنظر صادر شده است و در این خصوص شرایط خاصی در قانون بیان شده است. در این خصوص رسیدگی به صورت شکلی و در دیوان عالی کشور انجام می‌شود. به این صورت که قرارها و احکام از این منظر رسیدگی می‌شوند که آیا بر اساس شرع و قانون در مورد دعاوی حکم صادر شده است یا نه. در نتیجه دیوان عالی کشور از نظر ماهیتی رسیدگی نخواهد کرد؛ بلکه رأی توسط او نقض یا ابرام می‌شود. به همین دلیل دعوای جلب ثالث و ورود ثالث در آنجا رسیدگی نخواهد شد.
در حالی که تجدیدنظر خواهی همان اعتراض عادی است و در مورد آرای بدوی صدق می‌کند. لذا در خصوص آن به صورت ماهیتی در دادگاه تجدیدنظر استان رسیدگی می‌شود. در این دادگاه یا آرای محاکم بدوی نقض شده و رأی جدید صادر خواهد شد یا رأی دادگاه بدوی مورد تایید قرار خواهد گرفت. در دادگاه تجدیدنظر به دلیل اینکه رسیدگی به صورت ماهیتی صورت می‌گیرد، ورود شخص ثالث و جلب ثالث مجاز خواهد بود.
انواع فرجام خواهی

انواع فرجام خواهی بسته به زمان درخواست بر دو قسم است که عبارت‌اند از:

– فرجام خواهی در مهلت تعیین شده یا فرجام بی واسطه: این نوع فرجام خواهی را محکوم علیه درخواست می‌دهد. لذا در صورتی که حکم دادگاه صادر شده باشد کسی که حکم بر علیه اوست می‌تواند درخواست فرجام بدهد و به این نوع، فرجام خواهی اصلی می‌گویند.در مقابل ، فرجام خواهی تبعی قرار دارد و منظور آن است که فرجام‌خوانده این امکان را دارد تا به دادخواست فرجام پاسخ بدهد، فرجام‌خوانده می‌تواند فقط در ضمن پاسخی که به دادخواست فرجامی می‌دهد، از حکمی که مورد شکایت فرجامی است، نسبت به جهتی که آن را به ضرر خود یا خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی می‌داند، تبعاً درخواست رسیدگی فرجامی نماید. در صورت استرداد دادخواست فرجام توسط فرجام‌خواه یا در صورت رد شدن آن، فرجام‌خوانده حق درخواست فرجام تبعی را نخواهد داشت. در این صورت اگر درخواست فرجام تبعی داده شده باشد رد خواهد شد.

– فرجام خواهی در خارج از مهلت مقرر یا باواسطه: همان‌طور که ذکر کردیم قانون‌گذار برای فرجام خواهی مهلتی را تعیین کرده که اگر محکوم‌علیه در این مدت درخواست فرجام ندهد یا درخواست او رد شده باشد، می‌تواند تا یک ماه از تاریخ انقضای درخواست یا رد آن، درخواست فرجام را به دادستان تقدیم کند. در این مرحله اگر برای دادستان محرز شود که رأی بر خلاف شرع و قانون است، دادستان شخصاً به دیوان عالی کشور دستور نقض رأی را خواهد داد. به این نوع فرجام، فرجام خواهی با واسطه گفته می‌شود.

اثر فرجام خواهی بر اجرای حکم
درخواست فرجام، اجرای حکم را تا زمانی که حکم نقض نشده است، به تاخیر نمی‌اندازد اما به ترتیب زیر عمل می‌گردد:
چنانچه محکوم به مالی باشد، مثلا پرداخت مبلغ معینی وجه نقد، یا تحویل یک مال، قبل از اجرا از محکوم له، تامین اخذ می‌شود مثلاً ضامن معرفی می‌کند یا ملکی را در وثیقه می‌گذارد و اگر محکوم به غیر مالی باشد، چون پس از اجرا ممکن است دیگر قابل جبران و برگرداندن به وضع سابق نباشد، در این صورت اگر محکوم علیه، تامین مناسب بدهد، اجرای حکم تا صدور رای فرجامی به تاخیر می‌افتد.